"امر به معروف" مهجورتر از "نهی از منکر" !!
و اما بحث اصلی و مسئله فرهنگ در جامعه امروز .در مسائل فرهنگی متاسفانه توجه ما به منکرات بیشتر ازمعروفهاست. یعنی توجه به نداشتهها بیشتر از داشتههاست. این به هیچ وجه به معنای انکار ضرورت مبارزه با منکرات به شیوه صحیح آن نیست. چه تضییع بیتالمال و خوردن حق مردم باشد ، چه ایجاد اختلاف طبقاتی و تبعیضو فقر،و چه فساد در حوزههای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی، هر چیزی که طبق مبانی دینی ما منکر تلقی می شود باید با آن مواجهه مناسب داشت و واکنش مناسبی دربرابرش اتخاذ کرد.
اما بنده میخواهم از واجب فراموش شده "امر به معروف" صحبت کنم.
"امر "به معروف یکی از رویکردهای ما به معروف است. اصل قضیه این است که ما باید نسبت به معروفها توجه ویژه داشته باشیم. آن بخشهای زیبا و دلنشین و زندگیساز و الهامبخش فرهنگ دینی نباید از مد نظر برود و از آن غافل شویم. امروز بخش مهمی از مشکلاتی که در حوزه نهی از منکر داریم به خاطر کم کاری هایی است که در حوزه امر به معروف داریم.
امروز یکی از معروفهایی که بسیار مهجور و متروک واقع شده است، خود "امر به معروف"است و باید امر به "امر به معروف" کنیم.
یکی از مهم ترین منکرات ترک "امر به معروف" است
به تعبیر دیگر یکی از مهم ترین منکرات ؛ ترک امر به معروف است و باید از این منکر عادی شده و فراگیرشده ؛ نهی کنیم.شاید در تاریخ چند هزار ساله ایران مقطعی نداشته باشیم به اندازه همین مقطع شروع نهضت حضرت امام تا الان که حدود 51 سال میگذرد، که مشحون و مملو از انبوه معروف ها و معادن و گنجینههای عظیم فرهنگی باشد.
کتاب «دا» که منتشر شد، تهیه کنندگان آن( بچه های حوزه هنری سازمان تبلیغات ) خدمت حضرت آقا رسیدند. آقا اشاره فرمودند که شما در معدن خاطرات جنگ به یک رگه طلایی رسیدهاید. یعنی خاطرات مادران شهدا. متأسفانه باید گفت که در این زمینه ما خیلی از خودمان بیهمتی نشان دادیم. ما در جامعه 300-400 هزارپدر و مادر شهید داشتیم که الان اکثرشان از دنیا رفتهاند؛ و چهار برگ کاغذ از اینها باقی نمانده و نیم ساعت فیلم از اینها موجود نیست. اینجا باید یقه چه کسی را بگیریم و او را ملامت و شماتت کنیم؟ این سرمایه عظیم فرهنگی در حال ذوب شدن است و 10 سال دیگر باید همچون کیمیا دنبال آنها گشت. چرا تا آنها زنده و در قید حیات هستند از فرصت استفاده نمیشود؟
نه اینکه آنها نیازمند ما باشند بلکه این ما هستیم که به آنها نیاز داریم. در کرمان یک کار بسیار خوبی را شروع کردهاند که باید به همت آنها آفرین گفت. شنیدهام با توصیه و تأکید سردار بزرگ سپاه اسلام سردار سلیمانی این کار صورت گرفته است. جالب اینکه سرداری با آن همه دغدغههای نظامی و امنیتی این قدر فرهنگی است که از این چیزها غافل نمیشود. این دوستان نقل میکردند که ما متوجه بودیم که در استان کرمان بسیاری از پدران و مادران شهدا از دنیا رفتند و هیچ اثری از آنها باقی نماند و هیچ کس با اینها صحبتی نکرد و فیلمی نگرفت و کتابی از اینها به چاپ نرسید. خلاصه اینکه با همت اینها در طول یک سال و نیم گذشته با بیش از 4 هزار پدر و مادر شهید که در قید حیات بودند ملاقات کرده و با سؤالات جهتدار و هدفمند ؛ گنجینه سبک زندگی دینی و مؤمنانه و شهیدپرور را استخراج کرده اند. کار فرهنگی همین بازتولید گنجینهها و معادن معرفتی است که در کنار ما حضور دارند. کدام معروف درخشان تر از این الگوهای صبر و شکر و جهاد و تربیت و ایثار و ....
از دل همین مصاحبههایی که با پدران و مادران شهدا شده است کلی پروژههای پژوهشی و پایاننامههای دانشگاهی را میتوان نوشت. در بحثهای جامعه شناختی، علوم تربیتی، و.... در حوزههای مختلف علوم انسانی این گنجینهها و معادن است که میتواند حتی فضای علمی ما را متحول کند. پس معروفهای زیادی ما در کنار خودمان داریم. میوههای شیرینی از فرهنگ دینی در کنار خودمان داریم. ولی سراغشان نمیرویم و شکر این نعمات را به جا نمیآوریم.
الان اگر از آغاز جنگ تاکنون را حساب کنیم، 34 سال میگذرد. در طی این 34 سال برای جنگی که حدود 250هزار شهید دارد، اگر برای هر 10 شهید یک کتاب منتشر کرده بودیم در طول این مدت الان 25 هزار عنوان کتاب داشتیم ولی کل کتابهایی که تاکنون در مورد دفاع مقدس اعم از شهدا، جانبازان و آزادگان و ایثارگران منتشر شده است چیزی حدود 15 هزار عنوان است. متأسفانه کمکاری عجیب وغریبی وجود دارد، با وجود اینکه امکانات آن موجود است.منبع: رجا